عترسةلغتنامه دهخداعترسة. [ ع َرَ س َ ] (ع مص ) سخت گرفتن . || ستم و درشتی نمودن . (منتهی الارب ). || (اِمص ) گرفت سخت و درشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).
هیئترئیسهpanel 2واژههای مصوب فرهنگستانعدهای از متخصصان و صاحبنظران که در گردهماییها، ضمن بحث و پاسخ به پرسشها، جلسات را اداره میکنند