وثوقلغتنامه دهخداوثوق . [ وُ ] (ع اِمص ) ثقة. (المنجد). اعتماد. (ناظم الاطباء) (غیاث ) : به وثوق حصانت قلاع و مناعت بقاع خویش جواب ابوعلی بازدادند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ اول تهران ص 338).چون به وثوق ازدگران گوی بردشاه خزین