attachingدیکشنری انگلیسی به فارسیپیوستن، پیوست کردن، ضمیمه کردن، چسباندن، بستن، الصاق کردن، نسبت دادن، گذاشتن، ضبط کردن، دلبسته شدن
بیماریزای غذازادfoodborne pathogenواژههای مصوب فرهنگستانعاملی بیماریزا و عموماً باکتریایی که ازطریق غذا منتقل میشود