25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
attaints
attainting
attaint
inculpate
محکوم
blame game
بیشتر بدانید
دِسِرْتِنَ
midwestern United States
full metal jacket
merbromine
سمج
خروچ
جستوجوی دقیق
attainted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست یافتنی، محکوم کردن، مقصر دانستن، خوار کردن، بد نام کردن
جستوجوی همقافیه
unattainted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست نخورده