attenuatingدیکشنری انگلیسی به فارسیتضعیف، رقیق کردن، ضعیف شدن، نازک کردن، تقلیل دادن، لاغر کردن، سبک کردن، دقیق شدن، معتدل کردن، تضعیف کردن
تضعیف 1attenuation 1واژههای مصوب فرهنگستان1. افت توان نشانک 2. افت یا ضعیف شدن نشانک الکترومغناطیسی درطی مسافت
تضعیف 2attenuation 2واژههای مصوب فرهنگستانکاهش دامنه یا چگالی یا انرژی براثر اصطکاک یا جذب یا پراکندگی
تضعیف جوّیatmospheric attenuationواژههای مصوب فرهنگستانکاهش شدت تابش صوتی یا الکترومغناطیسی با افزایش فاصله از چشمه و براثر برهمکنش با اجزای تشکیلدهندۀ جوّ
تضعیف غیرکشسانanelastic attenuationواژههای مصوب فرهنگستانکاهش جنبش زمین با دور شدن موج از چشمه، ناشی از میرایی ماده و انتشار موج در محیط و نیز پراکندگی موجها، براثر ناهمگنی پوسته