کَشیم گوشکدارPodiceps auritusواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ کشیمیان و راستۀ کشیمسانان که در زمستان پرهای زینتی آن سیاه و سفید و گونهها و جلوی گردن سفید است
حرثیلغتنامه دهخداحرثی . [ ح َ رِ ] (اِخ ) عیسی بن ابی زبیر، مکنی به ابواسد. ابن ماکولا او را یاد کرده . (سمعانی ).
حرثیلغتنامه دهخداحرثی .[ ح َ رَ ] (اِخ ) محمد لبیب بن عبدالمؤمن بن لبیب مصری . حساب فرائض میدانست و میگفتند رأی خوارج داشت .
حریثیلغتنامه دهخداحریثی . [ ح ُ رَ ] (اِخ ) جعفربن عون کوفی ، مکنی به ابوعون است . و منسوب به جد خود جعفربن عمربن حریث مخزومی است . از اعمش و ابوحنیفه و دیگران روایت دارد. و اسحاق بن راهویه و دیگران از وی روایت دارند. (سمعانی ).
حریثیلغتنامه دهخداحریثی . [ ح ُ رَ ] (اِخ ) طاهربن ابی علی فقیه ، مکنی به ابواللیث محتب است . منسوب به جد خود حریث است . ابوکامل بصری او را یاد کرده است . (سمعانی ).