ممیزی فنّاوریtechnology auditing, technological capability assessmentواژههای مصوب فرهنگستانارزیابی توان یک سازمان یا کشور در رابطه با یک یا مجموعهای از فنّاوریها
کمکذوبaddition agent, addition 2واژههای مصوب فرهنگستان1. هر مادهای که برای ایجاد مشخصات مورد نظر آلیاژ به بار کوره یا پاتیل اضافه میشود 2. مادۀ واسطی که به حمام آبکاری افزوده میشود
پیهودنلغتنامه دهخداپیهودن . [ پ َ / پ ِ دَ ] (مص ) بیهودن . نیم سوخته گشتن به تبش آتش . رجوع به بیهودن شود. نیم سوخته و رنگ بگردانیده شدن از رسیدن تبش آتش بدان : جوانی رفت پنداری نخواهد کرد بدرودم بخواهم سوختن دانم که هم اینجا بپ
ممیزی فنّاوریtechnology auditing, technological capability assessmentواژههای مصوب فرهنگستانارزیابی توان یک سازمان یا کشور در رابطه با یک یا مجموعهای از فنّاوریها