اثر بهمنیavalanche effectواژههای مصوب فرهنگستانافزایش ناگهانی جریانی از الکترونها در نیمرسانا که ناشی از یونیدگی اتمها و تولید حاملهای بار جدید است متـ . بهمن avalanche
انبوهدیکشنری فارسی به انگلیسیavalanche, close , cloud, cluster, dense, exuberant, horde, thick, luxuriant, mass , opulent, overgrown, prodigal, rank, scores, superabundant, thickset, throng
بهمنِ سنگrock avalancheواژههای مصوب فرهنگستانجریان فروشیب سریع قطعات سنگ که در طی آن قطعات سنگ ممکن است خردتر شوند یا بهصورت گرد درآیند