پساویزbackdrop, drop 1واژههای مصوب فرهنگستانپسزمینهای ساختگی، معمولاً بهصورت پردۀ محاطی (cycloroma)، که بر آن تصاویر مناظر مختلف بهصورت نقاشی یا عکس نقش بسته است و طبیعی یا تقریباً طبیعی به نظر میرسد
پساویزbackdrop, drop 1واژههای مصوب فرهنگستانپسزمینهای ساختگی، معمولاً بهصورت پردۀ محاطی (cycloroma)، که بر آن تصاویر مناظر مختلف بهصورت نقاشی یا عکس نقش بسته است و طبیعی یا تقریباً طبیعی به نظر میرسد
زمینهدیکشنری فارسی به انگلیسیbackdrop, background, base, bent, domain, field, ground, locale, provinces
دورنمادیکشنری فارسی به انگلیسیbackdrop, background, bird's-eye view, landscape, panorama, perspective, prospect, scene, scenery, sight, spectacle, view, vista