25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
backlog
disablement
arrear
خِرْپُشْتَ
تلمبار
انبار شدن
بیشتر بدانید
آیین
footmanship
spangling
مفصل دار کردن
رقصیدن با گام های کشان
کشه بن
جستوجوی دقیق
backlogs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقب افتادگی، پس افت، کار نا تمام یا انباشته، جمع شدن، انبار شدن