لغتنامه دهخدا
بومی . (ص نسبی ) منسوب به شهر و بلاد. (ناظم الاطباء).منسوب به بوم . اهل محل . اهل ناحیه . (فرهنگ فارسی معین ). منسوب به بوم که بمعنی سرزمین و مملکت و کشور است . ساکن اصلی زمینی . (یادداشت بخط مؤلف ) : اما عیب این قلعه آن است که بمردم بسیار نگاه توان د