بنتیلغتنامه دهخدابنتی . [ ب ِ تی ی ] (ع ص نسبی ) نسبت است به بنت ، و بنوی نیز گویند. یعنی دختری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
نردهدیکشنری فارسی به انگلیسیbanister, bar, enclosure, fence, grid, guardrail, parapet, rail, railing, grille