جنگیدن، جنگ کردن
بطری کردن، در بطری ریختن
کارخانه بطری سازی
رب گوجه فرنگی، عدل بندی
سیم کشی
تکان دادن، نردهگذاری کردن، بستن، پیچیدن
جادوگر، حاضر بجنگ شدن، تحت فشار شدید قرار دادن
نگران کننده