نظریۀ نظامهای خانوادهfamily systems theory, family systems model, Bowen family systems theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای مبتنی بر اینکه درمانگر برای ایجاد تغییرات سازنده در خانواده نمیتواند فقط به تکتک اعضای خانواده توجه کند، بلکه باید کلیت خانواده را در نظر گیرد
ژبونلغتنامه دهخداژبون . [ ژُ ] (اِ) نفع. سود. رباخواری (از مجعولات شعوری است و صحیح کلمه ربون است ).
بیونلغتنامه دهخدابیون . [ ب َ ] (اِ) مخفف ابیون ، افیون . (حاشیه ٔ برهان ). پیون . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). اپیون . افیون . (برهان ) (مجمع الفرس ) (اوبهی ).
بیونلغتنامه دهخدابیون . [ ب َ ] (ع ص ، اِ) چاه فراخ دورتک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). چاه دورفرود. (مهذب الاسماء). چاههای عمیق وسیع. (برهان ). گاوچاه . (یادداشت مؤلف ).