گدا، گرفتار فقر و فاقه، سائل، بگدایی انداختن، بیچاره کردن
گاو نر
گاو وحشی
vigours، قدرت، توان، انرژی، نیرومندی، زور، نیرو
نیروهای، قدرت، توان، انرژی، نیرومندی، زور، نیرو