25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
berth
berths
ساحل گرفتن
مضجع
بهساحل رسیدن
محل بارگیری 2
بیشتر بدانید
شمعون
احمد
تاریک دل
scruffman
نَتَّره
Icterus galbula bullockii
جستوجوی دقیق
berthing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکله، پهلوگرفتن
پهلوگیری
berthing
واژههای مصوب فرهنگستان
قرار گرفتن یا قرار دادن کشتی در پهلوگاه متـ . پهلودهی
جستوجوی همآوا
birthing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولد
alternative birthing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولد جایگزین
birthing coach
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربی تولد