بیوندلغتنامه دهخدابیوند. [ وَ ] (اِ) غدر. بی وفایی . (از برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). خیانت . فریب و حیله . (ناظم الاطباء).
بیوندلغتنامه دهخدابیوند. [ وَ ] (اِخ ) نام قبیله ای از قبائل لر است . رجوع به تاریخ گزیده ص 539 شود.
بوگندلغتنامه دهخدابوگند. [ گ َ ] (ص مرکب ) در تداول عامه ، آنکه بسیار متعفن است . (یادداشت بخط مؤلف ).
بوندلغتنامه دهخدابوند. [ ب ُ وَ / وِ ] (ص ، اِ) مرد آهسته . || مرد صاحب نخوت و هستی را گویند. (برهان ). مردم صاحب نخوت و تکبر و مردم مغرور و خودبین .(ناظم الاطباء). || درختی را گویند که هرگزبار و ثمر نیاورد. (آنندراج ). رجوع به بُوَه شود.