بیللتهد
بیلت، ورقه رای را ثبت کردن، اجازهنامه جا و خوراك صادر کردن
بطری
گرمازدگی، بع بع کردن، ناله کردن، صدای بزغاله کردن
بی رحم ترین، نرم و ملایم، خوش، دوستانه، شوخ، شاد دل
خونریزی