bludgeonدیکشنری انگلیسی به فارسیجادوگر، چماق، چوبدستی سرکلفت، چوب قانون، با چماق زدن، مجبور کردن، کتک زدن
bludgeonدیکشنری انگلیسی به فارسیجادوگر، چماق، چوبدستی سرکلفت، چوب قانون، با چماق زدن، مجبور کردن، کتک زدن