bluffدیکشنری انگلیسی به فارسیبلف، پرتگاه، سرازیری کنار رودخانه وغیره، توپ، چاخان، قمپز، فریب، توپ زدن، حریف را از میدان در کردن، سراشیب
bluffدیکشنری انگلیسی به فارسیبلف، پرتگاه، سرازیری کنار رودخانه وغیره، توپ، چاخان، قمپز، فریب، توپ زدن، حریف را از میدان در کردن، سراشیب
bluffدیکشنری انگلیسی به فارسیبلف، پرتگاه، سرازیری کنار رودخانه وغیره، توپ، چاخان، قمپز، فریب، توپ زدن، حریف را از میدان در کردن، سراشیب