25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
fission bomb
bomber
atomic bomb
hydrogen-bomb
مفجر القنبلة
bombshell
بیشتر بدانید
خورشید
Merops
گشایشی
wagonmaker
دهان تنگی
سطح زندگی
جستوجوی دقیق
bombes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمب ها
جستوجوی همآوا
bombyx
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bombyx
Bombyx mori
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمبیکس موری
genus Bombyx
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنس Bombyx
bombed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمب گذاری شده، بمباران کردن
bombie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمبی
بیشتر
۱۶ واژه همآوا
جستوجوی مشابه
bombesin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمبسین
جستوجوی همآغاز
bombesin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمبسین