سن استخوانیbone ageواژههای مصوب فرهنگستانسنی که براساس ظاهر شدن مراکز استخوانی، بهویژه در مچ دست، تعیین میشود و ممکن است با سن واقعی و تقویمی مغایرت داشته باشد
عصر استخوانBone Ageواژههای مصوب فرهنگستاندورهای از فرهنگ پیشازتاریخ انسان که وجه مشخصۀ آن استفاده از استخوان و شاخ در ابزارسازی است
boneدیکشنری انگلیسی به فارسیاستخوان، استخوان بندی، عظم، گرفتن یا برداشتن، خواستن، تقاضا کردن، درخواست کردن
boneدیکشنری انگلیسی به فارسیاستخوان، استخوان بندی، عظم، گرفتن یا برداشتن، خواستن، تقاضا کردن، درخواست کردن