بازۀ کراندارbounded intervalواژههای مصوب فرهنگستانبازهای از اعداد حقیقی که یک مجموعۀ کراندار باشد
reboundedدیکشنری انگلیسی به فارسیعقب افتاده، دوباره بجای اول برگشتن، برگشتن، حرکت ارتجاعی داشتن، جهش کردن، منعکس شدن، پس زدن