لغتنامه دهخدا
بواد. [ ب ُ ] (فعل دعایی ) بمعنی باشد و این الف ، الف تمنا و دعا است چنانکه شواد بمعنی ان شأاﷲ. و مثال بماناد و نماناد که در دعا و نفرین گویند و بمیراد و نمیراد. (از آنندراج ) (از انجمن آرا) : دی و فرودینت خجسته بواددر هر بدی بر تو بسته بواد.<