branchedدیکشنری انگلیسی به فارسیشاخه ای، منشعب شدن، شاخه دراوردن، شاخهشاخه شدن، گل و بوته انداختن، مشتق شدن، جوانه زدن، براهجدیدی رفتن
تندتپشی فوق بطنیsupraventricular tachycardiaواژههای مصوب فرهنگستاناز انواع تندتپشی که در آن نقطۀ تحریک بالاتر از شاخههای دستهای (bundle branches) قرار دارد