برادرم
تسمه، بابست محکم کردن، محکم بستن، در مقابل فشار مقاومت کردن
برتچت
ریختن، لحیم کردن، سخت کردن
ناقص، عجول و بی پروا، گستاخ، بی حیا، متهور، بی شرم