بیوقانلغتنامه دهخدابیوقان .[ ب ِ ] (اِخ ) از قرای سرخس است . (از معجم البلدان ).رجوع به مراصدالاطلاع و مرآت البلدان ج 1 ص 327 شود.
بیوقانیلغتنامه دهخدابیوقانی . [ ب ِ ] (ص نسبی ) منسوب به بیوقان و عده ای بدان منسوبند ازجمله ابونصر احمدبن ابی علی عبدالکریم بیوقانی سرخسی متوفی 466 هَ . ق . (از معجم البلدان ). و نیز رجوع به انساب سمعانی شود.
بیوکانیلغتنامه دهخدابیوکانی . [ ب ُ ] (حامص ) بیوگانی . پیوگانی . عروسی بود بلغت خراسانی . (اوبهی ). عروسی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به بیوگانی شود. || عرس . ولیمه ٔ عرس . (یادداشت مؤلف ).