دفراfender 1, bumperواژههای مصوب فرهنگستانهرنوع وسیله یا ابزاری که برای حفاظت از شیء شناور در برابر ساییدگی یا برخورد به کار رود
پلهسپرstep bumperواژههای مصوب فرهنگستانسپری که در خودروهای باری طوری طراحی میشود که میتوان از آن بهعنوان پله نیز استفاده کرد
سپر دُمtail bumperواژههای مصوب فرهنگستانبرآمدگی یا سازۀ تقویتشدهای در زیر دُم هواگَرد که از وارد آمدن صدمه به بدنه در حین برخورد با زمین جلوگیری میکند
سپر کنارهدارwraparound bumperواژههای مصوب فرهنگستانشکل جدیدی از سپر که برای محافظت بیشتر از بدنه تا نزدیک چرخها امتداد دارد