کیسولغتنامه دهخداکیسو. [ ک َ / ک ِ ] (اِ) به معنی کیسرگونه است ، و آن دوایی باشد که به عربی جعدگویند. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به کیسرگونه شود.
کاختلغتنامه دهخداکاخت . [ خ ِ ] (اِخ ) شهری از گرجستان . کاخت و کارتیل نام دو شهر از گرجستان بوده است . (انجمن آرای ناصری ). و رجوع به تذکرةالملوک چ 2 ص 5 و ص 76و مجمل التواریخ ابوالحسن گلستا