casesدیکشنری انگلیسی به فارسیموارد، مورد، پرونده، حالت، محفظه، قضیه، قاب، جعبه، وضعیت، دعوی، پوسته، اتفاق، جا، جلد، حادثه، قالب، غلاف، مرافعه، نیام، صندوق، در صندوق یاجعبه گذاشتن، جلد کردن، پوشاندن
causesدیکشنری انگلیسی به فارسیعلل، علت، موجب، سبب، جنبش، هدف، انگیزه، نهضت، مرافعه، باعی، جهت، عنوان، موضوع منازع فیه، موری، منبع، سرمایه، موجب شدن، ایجاد کردن، باعی شدن، سبب شدن، واداشتن