کلوئیدcolloidواژههای مصوب فرهنگستانحالتی حد واسط بین محلول و تعلیق که در آن بزرگی ذرههای حلشونده بهاندازهای است که نور را پراکنده میکنند و درعینحال آنقدر کوچکاند که تهنشین نمیشوند
کلوئید حفاظتیprotective colloidواژههای مصوب فرهنگستانموادی که برای محافظت ذرات باردارشدۀ کلوئیدی از لخته شدن در یک محلول به کار برده میشوند
واگویۀ استانداردstandard calloutواژههای مصوب فرهنگستانواگویۀ بین خدمه در هنگام عملیات که تعیینکنندۀ شرایط و اقدامات و وضعیت تجهیزات و کلیدها و مشاهدات دیداری یا دیگر موارد عملیاتی تصریحشده در روالها است
غدهپوشچنگار لیزینهایmucinous adenocarcinoma, mucinous carcinoma, colloid carcinoma, colloid cancerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پوشچنگار غدهای که ترشح لیزینهای زیادی دارد
آسیای کلوئیدسازcolloid millواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی دارای چرخانۀ پرسرعت و ایستانه که در آن نامیزهسازی بین این دو بخش انجام میشود