کلوللغتنامه دهخداکلول . [ ک ُ ] (ع اِ) ج ِ کَل ّ. (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به کل شود.
کلوللغتنامه دهخداکلول . [ ک ُ ] (ع مص ) کندگردیدن بینایی و شمشیر و زبان و غیر آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کند شدن بینایی و شمشیر. کل . کلال . کلالة. کلولة. (از اقرب الموارد). و رجوع به کَل ّ شود.