تصویربردار اولhead camera operator 1واژههای مصوب فرهنگستاندر تلویزیون، تصویربرداری که عملاً پشت دوربین فیلمبرداری قرار میگیرد
تصویربردارcamera operator 1, cameraman 1واژههای مصوب فرهنگستاندر تلویزیون، شخصی که در فرایند تولید فیلم وظیفۀ تصویربرداری را بر عهده دارد و معمولاً زیر نظر مدیر تصویربرداری کار میکند
فیلمبردارcamera operator 2 ,cameraman 2واژههای مصوب فرهنگستاندر سینما، شخصی که در فرایند تولید فیلم، وظیفۀ فیلمبرداری را بر عهده دارد و معمولاً زیرنظر مدیر فیلمبرداری کار میکند
فیلمبردار اولhead camera operator 2واژههای مصوب فرهنگستاندر سینما، فیلمبرداری که عملاً پشت دوربین فیلمبرداری قرار میگیرد
دوربین عکاسیcameraواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای دارای دهانهای مجهز به عدسی یا سامانهای از عدسیها که نور از آن عبور میکند و بر روی صفحۀ حساس، تصویر ایجاد میشود متـ . دوربین 1