کیرینوسلغتنامه دهخداکیرینوس . (اِخ ) یکی از خدایان مردم سابین بودکه مجسمه ٔ او را به صورت سپاهی نیزه داری می ساختند و رمولوس نیز پس از مرگ بدین نام موسوم شد. (اعلام تمدن قدیم تألیف فوستل دو کولانژ ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ).
کیرینیوسلغتنامه دهخداکیرینیوس . (اِخ ) شخصی است که دو مرتبه والی سوریه شد، دفعه ٔ اول از سال چهارم ق . م . تا سال اول ق . م . و بار دیگر از سال 6 تا 11 م . در زمان والیگری اولش اسم نویسی اول واقع شد و این مطلب سبب حاضر شدن یوسف و
کارانوسلغتنامه دهخداکارانوس . (اِخ ) سردار مقدونی در دوره ٔ اسکندر. (ایران باستان ، ص 1684، 1706، 1711).
کارینوسلغتنامه دهخداکارینوس . (اِخ ) (مارکوس اورلیانوس ) امپراطور رم از 282 تا 283 م . پسر امپراطور کاروس . وی مردی ستمگر و تباهکار بود و سرانجام به دست سربازانش به قتل رسید.
کرنشلغتنامه دهخداکرنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِ) کورنش (در ترکی ). گورنیش (در ترکی جغتایی ). سر فرودآوردن . تعظیم . (فرهنگ فارسی معین ). سرفرودآوردن علامت خضوع را. بعلامت تکریم دوتا شدن . تعظیم کردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کرنش کردن شود.