carbunclesدیکشنری انگلیسی به فارسیcarbuncles، دمل بزرگ، یاقوت اتشی، لعلی که تراش محدب داشته باشد، رنگ نارنجی مایل به قرمز
carbuncleدیکشنری انگلیسی به فارسیکاربونکل، کفگیرک، دمل بزرگ، یاقوت اتشی، لعلی که تراش محدب داشته باشد، رنگ نارنجی مایل به قرمز
کفگیرکcarbuncleواژههای مصوب فرهنگستانعفونتی بهصورت اجتماع تعداد زیادی کورک با گذرگاههای متعدد مرتبط با هم