چپقی شمعspark plug cap, spark plug connector, plug lead connector, plug capواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای که سیم شمع را به شمع اتصال میدهد
راهبُرد پیشگامی در کاهش هزینهcost leadership strategyواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی برای کاهش هزینههای عملیاتی در فضای رقابتی
برشکاری قوسی کربنیcarbon arc cutting, CACواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برشکاری قوسی که در آن از الکترود کربنی استفاده میشود
نوآوری هزینهکاهcost innovationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نوآوری که از طریق تغییر در فرایند تولید، جایگزین ارزانقیمتی برای محصول مشابه ارائه میدهد
برشکاری قوسی هواکربنیair carbon arc cutting, CAC-A, AC-Aواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برشکاری قوسی که در آن گرمای حاصل از الکترود کربنی و فلز، با دمیدن هوای فشرده و زدودن فلز مذاب ایجاد میشود
رشد جبرانیcatch-up growthواژههای مصوب فرهنگستانرشدی سریعتر از سرعت معمول که پس از یک دوره توقف به دلیل بیماری رخ میدهد و عقبماندگی رشد را جبران میکند
فرارسی پرشیstageskipping catch-upواژههای مصوب فرهنگستاندنبالگری دیرآیندها در مسیر پیشاهنگان فنّاوری، اما با پرش از برخی مراحل
فرایند فرارسیcatch-up processواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن یک کشور یا بنگاه، از لحاظ توانمندی فنّاورانه و بهرهوری و درآمد، شکاف یا فاصلة خود را با همتایان پیشرو کاهش میدهد
فرارسی دنبالگرpath-following catch-upواژههای مصوب فرهنگستاندنبالگری دیرآیندها در مسیر پیشاهنگان فنّاوری
catchدیکشنری انگلیسی به فارسیگرفتن، شکار، دستگیره، اخذ، زبانه، عمل گرفتن، لغت چشمگیر، از هوا گرفتن، بدست اوردن، جلب کردن، درک کردن، فهمیدن، دچار شدن به، چنگ زدن، قاپیدن