هواگَرد پیشبالدارcanard 2واژههای مصوب فرهنگستانهواگَردی که دارای بال کوچکی در جلوی بال اصلی است متـ . پیشبالدار
پیکانگرلغتنامه دهخداپیکانگر. [ پ َ/ پ ِ گ َ ] (ص مرکب ) نصال . (دهار). آنکه پیکانها بسازد، از عالم تیرگر و کمان گر. (آنندراج ) : اینقدر پیکان که در یک زخم ماست در دکان هیچ پیکانگر نبود. کلیم .به پیکان
کنرلغتنامه دهخداکنر. [ ک َ ن َ ] (ع اِ) دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را معادل کنار پارسی دانسته و آن را حاشیه ٔ شال کشمیر معنی کرده است . و رجوع به دزی ج 2 ص 492 شود.