celebratesدیکشنری انگلیسی به فارسیجشن می گیرد، جشن گرفتن، تجلیل کردن، عیدگرفتن، ایین نگاهداشتن، تقدیس کردن، علم کردن
celebrateدیکشنری انگلیسی به فارسیجشن گرفتن، تجلیل کردن، عیدگرفتن، ایین نگاهداشتن، تقدیس کردن، علم کردن
ناموردیکشنری فارسی به انگلیسیcelebrated, famed, famous, legendary, noble, prestigious, storied, well-known
مشهوردیکشنری فارسی به انگلیسیcelebrated, famed, famous, legendary, prestigious, prominent, renowned, reputable, storied, well-known