لگد زدن، چاه مستراح، گودال فاضل اب
حمل می شود، با کشتی حمل کردن، سوار کشتی شدن، فرستا دن
sipid
شیک پوش، جیر جیر کردن، اشاره مختصر کردن به
siphoid
نفوذ کرد، چکه کردن، چکاندن، تراوش کردن
cesspit
cesspit, cesspool
cesspit, lavatory, runny, spillway
cesspit, cesspool, sink, sump