خیانت پسندلغتنامه دهخداخیانت پسند. [ ن َ پ َ س َ ] (نف مرکب ) دوستدار خیانت . آنکه از خیانت روگردان نیست : شنیدم که با بندگانش سر است خیانت پسند است و شهوت پرست .سعدی (بوستان ).
خانیتلغتنامه دهخداخانیت . [ نی ی َ ] (مص جعلی ) خان بودن : «قدر مکنت امکان جاده ٔ اخلاص در عبودیت خانیت مسلوک دارد». (از تاریخ غازان خان رشیدالدین فضل اﷲ چ کارل یان ص 54).
زنجیره 1catenary 1, alysoid, chainetteواژههای مصوب فرهنگستانخم حاصل از آویزان کردن یک زنجیر یکنواخت از دو سر آن