سد پرتابblocked shot, block 8واژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، منحرف کردن توپ پرتابشده در مسیرش به سمت سبد، پیش از طی کردن قوس فرودین، بهطوریکه از گل جلوگیری شود
عوارض خط پرسرنشینhigh-occupancy toll, HOTواژههای مصوب فرهنگستانعوارضی که از خودروهای تکسرنشینی اخذ میشود که از خطوط یا راههای مختص به خودروهای پرسرنشین عبور میکنند
کارـ ساعت انبارhatch-hoursواژههای مصوب فرهنگستانواحدی برای محاسبة زمان کار که عبارت است از مجموع ساعاتی که در مجموع انبارها عملیات بارگیری و تخلیه انجام میشود
خط برشcut line 1واژههای مصوب فرهنگستاندر برنامهریزی شهری، خطی فرضی که در موقعیتی راهبردی به نحوی ترسیم شود که تمام شاخههای موجود در یک دالان حملونقل را قطع کند