گاهchronواژههای مصوب فرهنگستانواحد کوچکی از زمان زمینشناختی که معادل واحد گاهچینهنگاشتی کرونوزون (chronozone) است
خرونلغتنامه دهخداخرون . [ خ َ ] (اِخ ) نام ناحیتی است از نواحی خراسان و در آنجا مهلَّب درگذشته است . (از معجم البلدان ).
خرونلغتنامه دهخداخرون .[ خ َ ] (اِخ ) نام ناحیتی است به دارابجرد و در آنجاجنگی برای خوارج اتفاق افتاد. (از معجم البلدان ).
chronologiesدیکشنری انگلیسی به فارسیزمان سنجی ها، گاه شناسی، تاریخ شماری، شرح وقایع بترتیب زمانی، علم ترتیب تاریخ
chronologiesدیکشنری انگلیسی به فارسیزمان سنجی ها، گاه شناسی، تاریخ شماری، شرح وقایع بترتیب زمانی، علم ترتیب تاریخ
زیرگاه قطباییpolarity subchronواژههای مصوب فرهنگستانبازة زمانی کوتاهی، معمولاً کمتر از 1/0 میلیون سال، که در آن قطبایی متناوب، در یک گاه قطبایی رخ میدهد متـ . رویداد قطبایی polarity event
اَبَرگاه قطباییpolarity superchronواژههای مصوب فرهنگستانطولانیترین واحد گاهشناختی قطبایی متـ . دورة قطبایی polarity period