circularدیکشنری انگلیسی به فارسیدایره ای، بخشنامه، مدور، دایرهای، دایره وار، مستدیر، غیر مستقیم، چنبری، چرخی
بخشنامۀ توصیهایadvisory circularواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعاتی که در سازمان هوانوردی مرکزی تهیه میشود و در آن مقررات پروازی و روشهای تعمیر و نگهداری و بازرسی شرح داده شده است