کواتللغتنامه دهخداکواتل . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) منزلی است به راه رقه . (منتهی الارب ). نام منزلگاهی در راه رقه . (ناظم الاطباء). از نواحی سرزمین ذبیان بعد از سرزمین کلب . (از معجم البلدان ).
کواثللغتنامه دهخداکواثل . [ ک َ ث ِ ](اِخ ) نام زمینی . (ناظم الاطباء). زمینی است . این کلمه تصحیف کواتل که در پیش مذکور شد، نیست . (از منتهی الارب ). موضعی است در اطراف شام ، خالد به هنگامی که قصد شام کرد از این موضع گذشت . (از معجم البلدان ).
رأیافزایی شخصیتیcoattail effect, coattailsواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای که در آن وجهۀ مطلوب یک نامزد سرشناس موجب افزایش آرای همحزبیهایش میشود