کاببر، دوست صمیمی، قرین، جفت
cabber
کبیر
کابینت
جاذبه، سخن تند و ناشمرده، ورد، گپ، چکچکی، وراجی کردن
شکارچی، سودجو، کارچاق کن
cobberer
کاببرها، دوست صمیمی، قرین، جفت
cobber, sidekick
sidekick, cobber