جمع شده، مقابله وتطبیق کردن، مقابله کردن، تطبیق کردن
جمع می کند، مقابله وتطبیق کردن، مقابله کردن، تطبیق کردن
کلاته
کلاتهی
کولتی
جمع کن، مقابله وتطبیق کردن، مقابله کردن، تطبیق کردن
دفع شده، مجزا کردن، ورق ورق کردن، گردن زدن، بی سر کردن، سر بریدن
uncollated