25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
commandeering
commandeers
conscription
بطریق
سرتیپ
بزرگ ارتشتاران
بیشتر بدانید
رختشوی خانه کوچک سلف سرویس
تولیدکننده
ده
Iran-Iraq War
ناکامی (عامیانه)
sublayers
جستوجوی دقیق
commandeered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمانده، وارد بخدمت اجباری کردن، برای ارتش برداشتن
جستوجوی همآوا
commandery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرماندهی
commanderie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمانده