مستراحدیکشنری فارسی به انگلیسیbathroom, commode, lavatory, privy, restroom, toilet, washroom, water closet
incommodeدیکشنری انگلیسی به فارسیناتمام، ناراحت کردن، ناراحت گذاردن، درد سر دادن، ازار رساندن، گیج کردن، دست پاچه کردن