concludeدیکشنری انگلیسی به فارسینتیجه گرفتن، بپایان رساندن، منعقد کردن، خاتمه دادن، استنتاج کردن، ختم کردن
concludedدیکشنری انگلیسی به فارسینتیجه گیری، بپایان رساندن، منعقد کردن، خاتمه دادن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، ختم کردن
طول بستارconcluded lengthواژههای مصوب فرهنگستانطول پهلویی که اندازهگیری نمیشود، ولی برای اینکه شبکه تماماً متشکل از مثلث باشد، در شبکۀ سهپهلوبندی که در ابتدا شامل یک شکل غیرمثلثی بوده است، گنجانده میشود