اجماعconsensusواژههای مصوب فرهنگستانتوافق همگانی بدون اخذ رأی بر سر موضوعی که مستلزم تصمیم مشترک است
درخت اجماعconsensus treeواژههای مصوب فرهنگستانتبارشاخهنگارهای شامل خلاصهای از ویژگیهای مکانشناختی مشترک دو یا چند درخت تکاملی (tree) با آرایههای یکسان که در جزئیات مکانشناختی با یکدیگر متفاوتند
اجماعرسانیconsensus buildingواژههای مصوب فرهنگستاندستیابی به توافق و همسخنی دربارۀ آیندههایی خاص که از اهداف عام آیندهنگاری به شمار میآید
توالی مشترکconsensus sequenceواژههای مصوب فرهنگستانتوالی ویژهای از دِنا در بخشهای تنظیمکنندۀ ژنگان که در ژنهای متفاوت یک موجود یا موجودات مختلف ثابت مانده است متـ . توالی متعارف canonical sequence بنمایۀ مشترک consensus motif توالیبَست پایا conserved sequence box
وفاق اجتماعیsocial consensusواژههای مصوب فرهنگستانتوافق عمومی بر موضعی خاص یا نتیجهای معین یا مجموعهای از ارزشها و هنجارهای اجتماعی که عموماً به تحرکات گروهی یا حزبی یا به اشتراک نظری گسترده در سطح افکار عمومی اشاره دارد